۱۳۹۹ بهمن ۱۳, دوشنبه

تحلیل راهبردی: لزوم آمادگی آلمان برای همه سناریوها جهت مهار ایران

دستکم از بعد از پایان جنگ سرد و در پی توسعه و قدرت‌گیری هر چه بیشتر اتحادیه اروپا بحث مشارکت نظامی و امنیتی آلمان در مناقشات و چالش‌های بین‌المللی هم رو به شدت بوده است. هسته اصلی بحث به این برمی‌گشته که اروپا و مهم‌ترین موتور اقتصادی آن، یعنی آلمان نمی‌توانند صرفا با اتکا به قدرت اقتصادی خود در معادلات جهانی نقش بازی کنند و داشتن یک قدرت امنیتی و نظامی و استفاده از آن در کنار اهرم‌های اقتصادی و دیپلماتیک، لازمه هرگونه برآمد و تامین منافع اقتصادی و ارزشی و سیاسی در جهان شناور و چند قطبی ‌شده است.
این نیز هست که محافل سیاسی و امنیتی و نظامی آلمان این تامل و دغدغه را هم دارند که اگر قرار بر برآمد نظامی و امنیتی بیشتر اتحادیه اروپا "به عنوان یک ضرورت در جهان امروز" مطرح باشد، این وظیفه نباید صرفا به عهده فرانسه به عنوان دارنده قوی‌ترین ارتش اتحادیه گذاشته شود و آلمان هم باید با وداع با احتیاط‌کاری‌های ناشی از سابقه‌اش در جنگ جهانی دوم، روی مولفه‌های قدرت نظامی خود و به کارگیری آن چه راساً، چه در مجموعه اتحادیه اروپا و چه همچنان در کنار آمریکا، تمرکز و نیرو و منابع بیشتری بگذارد.
بهار عربی ابعاد مناقشه میان ایران و عربستان را باز هم فراتر می‌برد و به عقیده اشتاینبرگ، نویسنده تحلیل، ایران از این که حالا متحدان نیابتی‌اش در برخی کشورهای دیگر عربی مثل سوریه و لبنان و عراق قدرت ‌گرفته‌اند و نیز در یمن اصلی‌ترین تهدیدات را متوجه عربستان کرده‌ است. بر همین پایه، ایران بیش از پیش به وسوسه تغییر در نظم موجود در منطقه افتاده است: «از بهار عربی به این سو مناقشه چند دهه‌ای میان ایران و عربستان به جنگ سردی تمام عیار گسترش یافت که اوجش در حمله گسترده به تاسیسات نفتی عربستان در آرامکو بود... این که برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با اسرائیل پیمان صلح امضا کرده‌اند نشانه‌‌ای از حرکت آنها به سوی ایجاد نوعی از اتحاد علیه ایران است»
با این همه، به عقیده نویسنده، عربستان با توجه به تجربه ده ساله اخیر و گسترش امکانات هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای ایران از طریق اتکا به نیروهای نیابتی در شماری از کشورهای عربی، صرفا به یارگیری‌های جدید بین‌المللی و منطقه‌ای بسنده نکرده و انگیزه‌هایی برای گسترش برنامه هسته‌‌ای خود دارد و تاکیدات مکررش بر داشتن برنامه غنی‌سازی بومی این شائبه را ایجاد می‌کند که ریاض مایل است بدون کمک آمریکا گزینه استفاده نظامی از انرژی هسته‌ای را هم برای خودش تامین کند و در صورت لزوم موشک‌های مدرن چینی که در زرادخانه خود دارد را به کلاهک‌های هسته‌ای مجهز سازد.
به نوشته سند با توجه به تجارب  ده ساله گذشته و آنچه که پس از توافق برجام در رویکرد و رفتار همه طرف‌ها شکل گرفته، بازگشت عادی و متعارف به توافقنامه برجام نادرست و ناممکن است و باید با مولفه‌های دیگر مربوط به مناقشه ایران در منطقه پیوندی تنگاتنگ پیدا کند: «ادغام مسائل مربوط به توان موشکی ایران و سیاست منطقه‌ای و نیابتی آن در مذاکرات، به خصوص با توجه به حمله دقیق و طراحی‌شده به تاسیسات آرامکوی عربستان که اسرائیل را هم به نگرانی انداخته اهمیتی بیش از پیش یافته است.»
بر این اساس به نوشته سند، اگر دولت بایدن در مذاکرات به همان سیاق دولت اوباما رفتار کند و به برنامه موشکی ایران و عملکرد گروه‌های نیابتی آن در منطقه بی‌توجه بماند، مقاومت اسرائیل و عربستان و امارات بسیار شدیدتر از سال ۲۰۱۵ خواهد بود. آنها به ویژه سعی خواهند کرد متحدان خود در کنگره آمریکا از میان دو حزب را که با چنین رویکرد احتمالی از سوی دولت بایدن مخالفند بسیج کنند. به علاوه کشتن فخری‌زاده نشان داد که "دستکم اسرائیل گزینه‌های دیگری برای برهم‌زدن حرکت آمریکا و ایران به سوی توافق و تنش‌زدایی را دارد".
نقطه اوج سند در توصیه آخر آن به دولت آلمان است. در این رابطه با تاکید بر لزوم بازنگری در سیاست تا کنونی آلمان که مطلقا و تمام و کمال ممانعت از بروز درگیری میان ایران و رقبای منطقه‌ای‌اش را دنبال می‌کرده و نیز بدون اشاره به تسلیحات اتمی اسرائیل، توصیه می‌شود: «اولویت منافع و مصالح آلمان باید این باشد که  از دستیابی کشورهای منطقه به سلاح‌های هسته‌ای ممانعت شود. پیامد محتوم این تعریف از منافع و مصالح آلمان شاید این باشد که در وضعیتی اضطراری، آنجا که ضرورت ایجاب کند، از یک حمله آمریکا یا اسرائیل به ایران هم حمایت کند تا جلوی دستیابی این کشور به سلاح هسته‌ای گرفته شود.»

اطلاعیه ۱۴۶۴ کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی با موضوع جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است

جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است این روزها، درکنار اخبار دلخراشی چون بحران بی‌آبی در خوزستان، افزایش مرگ و میر در اثر کرونا، ‌ فقر،...