۱۴۰۰ فروردین ۵, پنجشنبه

جمشید پیمان

هر فرد و جریانی که ادعا می کند این رژیم را قبول ندارد و حتا در اسناد رسمی اش اعلام می کند که خواستار یک رژیم سکولار است، اما به درست یا غلط، به عمد یا سهو در کادر قبول قانون اساسی این رژیم حرف می زند و عمل می کند( مثل نهضت آزادی یا سازمان معروف به "اکثریت")، برای من کارش بی ارزش است و هیچگونه تاییدش نمی کنم. حال چه این فرد داخل زندان جمهوری اسلامی باشد، چه بیرون از آن. چه اجازه فعالیت آزاد در ایران داشته باشد چه نداشته باشد! من فاطمه سپهری را که بدون هیچ چپ و راست زدنی(*) و با کلمات بازی کردنی، روسریش که هیچ، چادرش را هم بر نمی دارد، امّا در تلویزیون های فارسی زبان، خامنه ای و خمینی را با اسم و رسم نفرین و لعنت می کند، خواهان نابودی «جمهوری اسلامی» می شود، خواهان نابودی و مرگ خامنه ای می شود، برابر که هیچ، معادل نسرین ستوده و نرگس محمدی فریبرز رئیس دانا ی ۱۳ ماه پیش، نمی گذارم. همانطور که دکتر ملکی و سعید ماسوری و هاشم خواستار را برابر و معادل اینها نمی دانم!من بهانه ها و سفسطه و مغلطه هایی از قبیل فلانی در ایران زندگی می کند، دستش زیر ساطور است، معذوریت دارد واز این قبیل مغلطه ها را نمی پدیرم و آنها را نادرست می دانم!

اطلاعیه ۱۴۶۴ کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی با موضوع جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است

جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است این روزها، درکنار اخبار دلخراشی چون بحران بی‌آبی در خوزستان، افزایش مرگ و میر در اثر کرونا، ‌ فقر،...