۱۳۹۹ اسفند ۶, چهارشنبه

پدر برنامه‌ريزی

۶ اسفند ۱۲۷۸؛ ۱۲۱ سال پيش در چنين روزی ابوالحسن ابتهاج در رشت زاده شد: «خواست خدا بود پس از انقلاب ۵۷ كه همه چيز ما را گرفتند و اسم ما را در ليست سياه گذاشتند و نتوانستيم به ايران برگرديم، بتوانيم در خارج زندگی كنيم».

 مادر ابوالحسن ابتهاج زميندار و پدرش پيشكار سپهدار اعظم بزرگترين زميندار زادگاهش بود: «۱۲ سالم بود كه پدرم مرا برای تحصيل به پاريس و دو سال بعد به بيروت فرستاد. در تابستان ۱۲۹۳ برای تعطيلات به رشت برگشتيم، جنگ جهانی شد و ناگزير نتوانستيم به بيروت برگرديم».

پدرش نخست مقدمات محاسبات را به او آموخت و سپس او را نزد يك خانواده آمريكايی در تهران اسكان داد و برای آموزش رشته‌های گوناگون به او آموزگاران سرخانه برگزيد.

۵۱ ساله بود كه در گرماگرم تنش‌های وابستگان سفارت آمريكا با او از سرپرستی بانك ملی كنار گذاشته شد و به عنوان سفير ايران به پاريس رفت و دو سال بعد مشاور بخش خاور ميانه صندوق جهانی پول شد.

۵۵ ساله بود كه سازمان برنامه را از زير نفوذ دولت درآورد و از نو ساخت و پرداخت:

«برای ايران با امكانات مالی و نيروی انسانی محدود و احتياجات نامحدود بايد ديد مهمترين و ضروری‌ترين كارهايی را كه می‌توان در مدت و با بودجه معين انجام داد كدامند».

او با ايجاد دفتر فنی و دفتر اقتصادی دومين برنامه عمرانی كشور را با يك برنامه چهار ساله از راه‌سازی و سدسازی و بنياد كارخانه گرفته تا شهرسازی و مبارزه با بيماری‌های همه‌گير مانند مالاريا تدوين كرد و به اجرا گذاشت: «عقيده داشتم درآمد نفت بايد صرف عمران مملكت و نه هزينه های جاری شود».

۵۹ ساله بود كه با شاه بر سر راه‌اندازی يك كارخانه كود شيميایی آمريكايی در شيراز مخالفت كرد، از رياست سازمان برنامه معزول و سه سال پس از آن به اتهام اختلاس، هشت ماه روانه زندان شد.

او تا آستانه انقلاب ۵۷ بانك خصوصی "ايرانيان" را تأسيس و اداره كرد و از آنجا كه با درگيری انقلاب اموالش مصادره شد، سفر درمانی اش به پاريس تا پايان عمرش به درازا كشيد.

ابوالحسن ابتهاج در ۹۹ سالگی در لندن درگذشت.
 

اطلاعیه ۱۴۶۴ کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی با موضوع جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است

جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است این روزها، درکنار اخبار دلخراشی چون بحران بی‌آبی در خوزستان، افزایش مرگ و میر در اثر کرونا، ‌ فقر،...