۱۳۹۹ بهمن ۱۹, یکشنبه

ترک كاشانه ويرانه نكرد

۱۹ بهمن ۱۳۷۴؛ ۲۵ سال پيش در چنين روزی سياوش كسرايی در وين درگذشت. نوشته بود: «اينک بيا به ياری آزادی / فردا برای آمدنت دير است.»

سياوش كسرايی در سال ۱۳۰۵ در اصفهان زاده شد. پدرش كارمند دولت بود. از كودكی در تهران زيست و پس از پايان دبيرستان در دانشگاه تهران حقوق خواند، اما امكان دفاع از پايان‌نامه‌اش را نيافت كه درباره جنبش كارگری بود.

نوجوان بود كه به تشويق برادرش به حزب توده ایران پيوست و تا پايان عمر به آرمان‌های آن وفادار ماند، هر چند از رفتار رهبران آن گله داشت.

از آغاز جوانی شعر می‌گفت، اما ۳۱ ساله بود كه تازه نخستين جُنگ شعرش "آوا" را به چاپ رساند كه جنبه اجتماعی آن تلويحی بود:

«كی برآيد از افق شمعِ بلندِ آفتابم؟

۴۰ ساله بود كه جُنگ "سنگ و شبنم" را سرود كه سه دوبيتی آن (ترانه "اشک مهتاب") را هنرمند بنام محمدرضا شجريان بر آهنگی از محمدرضا لطفی خواند:

همه دريا از آن ما كن ای دوست

با ظهور انقلاب اسلامی، شعرهای او به شعار در همسويی با نظام تازه نزديک و نزديكتر شد تا اينكه در سال ۱۳۶۲ بر اثر فشاری كه بر حزب توده آمد، او هم كشور را ترک كرد:

«۱۷ـ ۱۸ پاسدار مثل خوشه انگوری كه زنبور روی آن بنشيند، از خانه من بالا رفتند. پی سلاح می‌گشتند غافل از اينكه اسلحه ما كلمات ما است.»

او پنج سال در كابل و سه سال در مسكو زيست تا سرانجام به وين رفت و باقی عمر را در آنجا گذراند.

سياوش كسرايی در ۶۹ سالگی در پايتخت اتريش درگذشت.


اطلاعیه ۱۴۶۴ کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی با موضوع جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است

جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است این روزها، درکنار اخبار دلخراشی چون بحران بی‌آبی در خوزستان، افزایش مرگ و میر در اثر کرونا، ‌ فقر،...