۱۳۹۹ اسفند ۱۰, یکشنبه

سراينده اين كهن بوم و بر

۱۰ اسفند ۱۳۰۷؛ ۹۲ سال پيش در چنين روزی مهدی اخوان ثالث (م. اميد) در توس مشهد زاده شد: «بهار آمد پريشان، باغ من افسرده بود اما / به جو باز آمد آب رفته، ماهی مرده بود اما.»

پدر مهدی اخوان ثالث پزشک جايگزين و داروساز داروهای گياهی بود: «او زنی داشت به نام مريم و در ۱۳۰۷ شمسی هيچ‌آقايی را كه من باشم در توس خراسان به دامن روزگار افكند.»

از كودكی شيفته هنر بود و نخست به موسيقی روی آورد: «چندی بود كه تار می‌زدم. پيشرفت هم كرده بودم و ترانه‌های آن روزها را از آب درمی‌آوردم. اما پدر نصيحت می‌كرد كه موسيقی نكبت دارد. گذشت و گذشت تا شوق فوق‌العاده‌ام از ساز و سرود به شعر و سخن كشيده شد.»

۱۹ ساله بود كه نخست به خواست پدر رشته آهنگری را در هنرستان مشهد به پايان رساند و در ورامين تهران آموزگار شد.

۲۳ ساله بود كه نخستين جُنگش "ارغنون" را به چاپ رساند. او در اين جُنگ از يك سو چيرگی بر ادبيات كهن را آشكار می‌سازد و از سوی ديگر آغازه‌های نوگرايی و نوپردازی را نشان می‌دهد:

آن خلوت شيرين اندک ماجرا را.»

در سروده‌های او روايت و وصف در بيانی ساده و صادقانه و صميمی دست به دست هم می‌دهند تا خواننده و شنونده، همترازی واژگان فاخر را در كنار اصطلاحات عاميانه دريابد:

«خانه خالی بود و خوان بی آب و نان

وآنچه بود آشِ دهن‌سوزی نبود

اين شب است آری شبی بس هولناک

ليک پشت تپه هم روزی نبود.»

در يكی از آخرين گفتگوهايش زندگی‌اش را در "آن نظام" و "اين نظام" ورق زد: «دو سه باری به زندان افتاديم و بعد هم تبعيد به حومه كاشان و همين چيزها. بعد هم كه ممنوع‌التدريس شديم و تمام مزايای ما را قطع كردند. اما آن‌وقت‌ها لااقل حقوق اصلی ما را بالاخره می‌دادند.»

در آخرين سال زندگی "ترا ای كهن بوم و بر" را به چاپ رساند كه مانند جُنگ نخستش به سبک كهن سروده، گو اينكه درونمايه و واژگان شعرها همه رنگ و بوی تازه زمان و زمانه كنونی را دارند:

«ز پوچ جهان هيچ اگر دوست دارم

ترا ای كهن بوم و بر دوست دارم.»

مهدی اخوان ثالث (م. اميد) در ۶۱ سالگی  در تهران درگذشت.

اطلاعیه ۱۴۶۴ کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی با موضوع جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است

جان زندانیان دگر اندیش و منتقد در خطر است این روزها، درکنار اخبار دلخراشی چون بحران بی‌آبی در خوزستان، افزایش مرگ و میر در اثر کرونا، ‌ فقر،...